راستش نمیدونم چطوری خودم رو معرفی کنم. 30 آذر ماه سال 1381 بدنیا اومدم. 5 سال اول عمرم رو توی روستا زندگی کردم. به جز چند خاطرهی محدود و شیرین، خاطرات زیادی از اون دوران توی ذهنم نیست.
از 5 سالگی به بعد توی شهر زندگی کردم. شهر مراوهتپه. شهر خیلی کوچیکیه. از همون سالی که اومدم مراوه، پدرم من رو تو کلاس ژیمناستیک ثبتنام کرد. چند سال ژیمناستیک کار کردم. اما خب امکانات شهر ما محدود بود و وسایل خاصی نداشت.
اوایل دوران ابتدایی بیشتر مشغول ورزش ژیمناستیک بودم و بعدها مدتی کونگفو رفتم. از نیمهی دوم ابتدایی به بعد بیشتر فوتبال و والیبال بازی میکردم. البته همهی وقتم هم صرف ورزش نمیشد. یادمه بعد از کلاس اول پدرم برام کامپیوتر خرید. سیستمش خیلی قوی نبود و به جز بازیهای ساده نمیشد چیز خاصی روش نصب کرد. اوایل میشد باهاش به اینترنت وصل شد اما بعدها دیگه نمیشد. مجبور میشدم از طریق تلویزیون به اینترنت وصل بشم. تصور کنید دونه به دونه کلمات رو با کنترل از روی کیبورد مجازی انتخاب میکردم. با همون وضعیت توی بلاگفا یه وبلاگ ساختم. اولین وبلاگ عمرم. چیز خاصی توش ننوشتم. الان هم لینکش رو یادم رفته و فکر میکنم خود بلاگفا حذفش کرده باشه.
با همون کنترل و کیبورد مجازیش ایمیل ساختم و تو سایتهای مختلف ثبتنام کردم. فکر میکنم اولیل ایمیل عمرم رو با استفاده از سایت چاپار ساختم.
همین کنترل و تلویزیون و اینترنتش باعث شد دوران راهنمایی به برنامهنویسی و ساخت وبسایت علاقهمند بشم. البته تو این دوران همزمان ورزش رو هم پیش میبردم. البته دیگه بیشتر تمرکزم روی فوتبال بود. چندباری هم مسابقات المپیاد استانی شرکت کردیم. فکر کنم یکبار هم سوم استان شدیم.
دوران راهنمایی هم با شوق یادگیری برنامهنویسی و فوتبال و پیگیری اخبار تکنولوژی گذشت. اون دوران وبلاگهای زیادی ساختم و سیستمهای مختلف وبلاگنویسی رو امتحان کردم. با دوستم یک وبلاگ هم درمورد تکنولوژی ساختیم و درمورد اخبار تکنولوژی صحبت میکردیم. لینکش رو هنوزم دارم. الان که نگاه میکنم خیلی وبلاگ سطح پایین و مسخرهای بوده :).
دبیرستان هم کلا فضای کنکور مسمومش کرده بود. اصلا دبیرستان رو دوست نداشتم. درمورد وقایع کنکور در مطلب گزارش سالیانه 1400 نوشتم. دوست داشتید برید اونجا بخونید. بیشتر از این نمیخوام درمورد دبیرستان حرف بزنم.
و بالاخره دانشگاه. پزشکی دانشگاه آزاد ساری قبول شدم. راستش میخواستم داروسازی بخونم؛ اما نشد که بشه. یکسال شده که وارد دانشگاه شدم. البته تقریبا نصف این یکسال مجازی بوده. تو همون مطلب گزارش سالیانه 1400 درمورد اوایل دانشگاه هم نوشتم. بعدها احتمالا بیشتر درمورد دانشگاه بنویسم.
پ.ن: برگهی دربارهی من همیشه تغییر میکنه، همون طور که من همیشه تغییر میکنم. البته سرعت تغییرات من خیلی خیلی بیشتر از سرعت تغییرات این برگست. برای همین ممکنه شما اینجا دربارهی منِ قدیمی بخونید. البته اینجا بیشتر سعی میکنم درمورد آنچه بر من گذشت بنویسم. اینطوری حس میکنم کمتر لازم باشه اینجارو ویرایش کنم.