روزمرگی‌ها

اندر حکایت ترم اول دانشگاه و بیوشیمی

درحال مطالعه‌ی بیوشیمی بودم. راستش را بخواهید ابتدای امر هیچ چیز لذت بخشی در یادگیری آن ندیدم. شاید به خاطر تدریس مجازی. البته نه. این فقط یک سمت ماجراست. سمت دیگر خودم هستم. نه جستجویی نه پرس‌و‌جویی فقط موشکافانه جزوه را وارسی می‌کردم و در پی علاقه‌ام در میان گروه های عاملی میگشتم. از فرم خطی گلوکز بالا می‌رفتم و از فرم حلقوی آن سر می‌خوردم پایین. اما چیزی پیدا نکردم.

تصمیم گرفتم به سراغ گوگل بروم. جستجو را آغاز کردم. از این سایت به آن سایت از این جزوه به آن جزوه. خلاصه که عجب بلبشویی بود. هر جزوه به طرز خاصی نگاشته شده بود و هر سایت نوشته. نا‌امیدانه تصمیم گرفتم یکی از جزوات را بخوانم و ادامه دهم. در حین خواندن اگر سوالی برایم پیش می‌آمد فورا خواندن را متوقف کرده و سراغ گوگل می‌رفتم. مثلا یکبار که داشتم واکنش‌های احیا‌یِ قند‌ها را می‌خواندم. برایم سوال پیش‌آمد که چرا قند DNA دِاُکسی ریبوز است و قند RNA ریبوز؟ چرا قند DNA باید اکسیژن کمتری داشته باشد؟ این‌جا هم حق‌خوری داریم؟ مشخص شده که همین دِاُکسی بودن قند آن باعث پایداری فوق‌العاده بیشتر آن نسبت به RNA می‌شود. DNA که تمام اطلاعات مارا در خود حمل می‌کند باید پایدار باشد (تا پایِ دار?). نه مثل RNA که مدتی هست و مدتی دیگر تجزیه می‌شود.

یکبار هم برایم سوال پیش آمد که اصلا L یا D بودن یک قند چه تفاوتی دارد؟ ساختار، تماماٌ مشابه است و فقط انگار تصویر آینه ای هم هستند.

در این‌باره جستجو کردم و به اطلاعات جالبی رسیدم. برای مثال دارویی برای درمان تهوع حاملگی تولید کردند که از 1957 تا 1961 استفاده می‌شد. پس از بررسی ها متوجه شدند که مصرف این دارو سبب تولد فرزندانی با نقض عضو می‌شود. حدود ده‌هزار کودک به دلیل مصرف این دارو در دوران بارداری با نقض عضو متولد شدند. بعد از بررسی ها متوجه شدند که استفاده از ترکیبی چپ گردان(مربوط به D یا L بودن ترکیب) سبب این حادثه شده و باید از ترکیب راست گردان استفاده می‌کردند.

متاسفانه هنگام تدریس این مباحث در دانشگاه هیچ اشاره‌ای به کاربرد و دلیل این نوع نامگذاری‌ها نمی‌شود. یادگرفتن با شیوه‌ای که ارتباطات بین زندگی واقعی و درس مربوطه برای دانشجو مشخص شود بازدهی بالایی دارد و احتمال فراموشی آن بسیار کم است. تلاش برای تغییر این رویه‌هم مثل اینکه بیهوده است. به قول آقای شعبانعلی باید دانشگاه‌ را هم به عنوان یک مانع در برابر مسیر یادگیری دید و از آن عبور کرد.

نوشته های مشابه

۷ دیدگاه

  1. سلام.
    از طریق وبلاگ امیرمحمد قربانی اینجا را پیدا کردم.
    من صحبت آقای شعبانعلی را در مورد دانشگاه به طور کلی صحیح می‌دانم. هرچند، تعداد معدودی استاد داشتم که از آنها چیزی به‌دردبخور یاد گرفتم. آن چند نفر استثنای این قاعده بودند که «باید دانشگاه‌ را هم به عنوان یک مانع در برابر مسیر یادگیری دید و از آن عبور کرد». هرچند، چند استثناء صحت کل قضیه را در اینجا به هم نمی‌زند.
    وقتی متنت را خواندم به سه چیز فکر کردم:
    ۱- بحث یادگیری را باید از بحث امتحان جدا کرد. شاید اگر بخواهی از درس بیوشیمی نمرات خوبی بگیری یا حداقل آن را پاس کنی نیاز داشته باشی که جزوه‌ی نه چندان خوب استاد را بخوانی تا اینکه کتابی رفرنس مثل لنینجر را بخوانی. اما اگر بخواهی بیوشیمی را یاد بگیری احتمالاً نیاز به خواندن رفرنس یا دیدن ویدئوهای آموزشی و … داشته باشی.
    ۲- این در مورد ترجیح شخصی خودم است: ترجیح می‌دهم آنچه دوست دارم یاد بگیرم را از طریق یک رفرنس موثق_ و از نظر کیفی حتی متوسط_ بخوانم تا اینکه هر تکه از اطلاعاتم را از یک رفرنس (حتی قوی) مطالعه کنم تا ذهنم سامان داشته باشد.
    ۳- برای یادگیری (و نه امتحان دادن) بیوشیمی احتمالاً غیر از رفرنس‌های رایج (که می‌توانی در گودریدز اکثرشان را پیدا کنی و با استفاده از نظرات کاربران از تفاوت‌هایشان حدوداً آگاه شوی. رفرنس معرفی شده در کوریکولوم لزوماً بهترین رفرنس نیست) ویدئوهایی هم در یوتیوب هست. آنها هم شاید برایت جذاب باشد. من ویدئوهای بیوشیمی این چند کانال را ندیده‌ام اما بر اساس بقیه‌ی مطالبی که داشته‌اند فکر می‌کنم بد نباشند. سه تا از آنها:
    armando hasudungan (اینکه نقاشی می‌کند و یاد می‌دهد خیلی خلاقانه است)
    Ninja nerd (یکی از اساتید معرفی کرد)
    Osmosis
    خودت اگر بگردی شاید چیزهای بهتری هم پیدا کنی.

    1. سلام محمد.
      راستش را بخواهی این روزها بیشتر از گذشته به مورد اولی که اشاره کردی باور پیدا کردم. باید بحث یادگیری را از بحث امتحان جدا کرد.
      راجب مورد دوم هم نه تنها درمورد بیوشیمی بلکه در مورد یادگیری هر مبحث دیگری موافقم.
      برای درس بیوشیمی ترجیحم دیدن ویدیو است تا مطالعه‌ی رفرنس. فعلا که اینطور است. دیگر درس‌ها وقتی برای خواندن رفرنس بیوشیمی نمی‌گذارند. شاید هم من نتوانستم درست زمانم را مدیریت کنم نمیدانم.
      بابت معرفی این سه کانال هم خیلی ممنونم. حتما یک مبحث از آنها را می‌بینم تا ببینم با کدام یک ارتباط برقرار می‌کنم.

  2. سلام دانیال
    نوشته ات برام خیلی جالب بود؛ برای دانشجوی ترم پنجی که با فاجعه Thalidomide (همان قرص ضدتهوع) آشناست (البته که در حد چند سطر جزوه فارماکولوژی!)
    در حالت کلی درست سوال پرسیدن خیلی مهم تر از درست جواب دادنه! خیلی خوشحال شدم از این جهت که، می بینم دانشجوی پرسشگری مثل تو هست که به بیوشیمی به عنوان یه درس بی مصرف نگاه نمیکنه و ناراحت شدم برای خودم که چرا این سوالا به فکرم نرسیده بود?
    همین قدر قوی ادامه بده. موفق باشی.
    از طریق بخش کامنت یکی از پست های امیرمحمد اینجا رو یافتم و چقدر خرسندم از اینکه وبلاگ امیرمحمد می تونه اینطوری منو به اندیشه های مختلف گره بزنه.

  3. سلام دانیال
    منم وبلاگتو از طریق امیر محمد پیدا کردم و عمیقااااا خوشحال شدم.این چیزی بود که من از وقتی وارد دانشگاه شدم بهش فکر میکردم . من ترم یکم و تقریبا یه ماه از شروع دانشگاه گذشته ولی راستش هنوزم قلقه درسا دستم نیومده.به این فکر میکردم که چرا اصلا نمیتونم لذت ببرم از خوندنه درسا.روند دانشگاه خیلی برای من فرسایشی شده و وقتی مبینیم کسی که مثل من فکر میکرده تونسته از یه جاهایی دریچه های لذتی برای خودش باز کنه امیدوار شدم که منم میتونم مدلمو پیدا کنم . نظره کلیت در مورد خوندن درسای علوم پایه چیه؟ اون چه که مفیدترینه برای ترمای بعد(نه برای نمره گرفتن) .ممنون میشم نظرتو در مورد نمره هم بگی،هنوزم نمیتونم تصمیم بگیرم چقدر واقعا دلم میخواد تاپه کلاس باشم ،چقدر این مسیله روی اینده ی پزشکیم تاثیر داره!

    1. سلام نورا. به نظر من کل درسای علوم‌پایه اهمیت دارن و همشون بهتره خونده بشن. اما اگه بخوای برای همه درسا سراغ رفرنس بری آخرش سرخورده میشی چون کار سختیه و نمیرسی عملا. تنها فیزیولوژی رو توصیه میکنم از رو رفرنس بخونی. اگه خودم برمیگشتم عقب حتما نسخه‌ی انگلیسی گایتون رو میخوندم. برای بقیه دروس خصوصا دروس علوم تشریح اگه با نتونستی با رفرنس یا جزوه اساتید ارتباط برقرار کنی پیشنهاد میکنم بلوک‌های آناتومی ماهان طب رو ببینی اگه باهاشون ارتباط برقرار کردی تهیه کنی.
      درکل پست‌های امیرمحمد رو هم دوباره بخون و برای خودت شخصی‌سازی کن. خیلی کامل درمورد علوم‌پایه راهنمایی کرده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا